کد مطلب:193913 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:204

جایگاه صبر در اسلام
سمعتم قول الله عزوجل لنبیكم صلی الله علیه و آله و سلم (فاصبر كما صبر أولوا العزم من الرسل و لا تستعجل لهم) [1] ثم قال و (و ان یكذبوك فقد كذبت رسل من قبلك، فصبروا علی ما كذبوا و أوذوا) [2] فقد كذب نبی الله و الرسل من قبله و أوذوا مع التكذیب بالحق، فان سركم أمر الله فیهم الذی خلقهم له فی الأصل من الكفر الذی سبق فی علم الله أن یخلقهم له فی الأصل و من الذین سماهم الله فی كتابه فی قوله (و جعلنهم أئمة یدعون الی النار) [3] فتدبروا هذا و اعقلوه و لا تجهلوه فانه من یجهل هذا و أشباهه مما افترض الله علیه فی كتابه مما أمر الله به و نهی عنه، ترك دین الله و ركب معاصیه، فاستوجب سخط الله فأكبه الله علی وجهه فی النار [4] ؛ این گفته خدای متعال را شنیده اید كه به پیامبرتان فرمود: «هم چنان كه پیامبران اولوالعزم صبر كردند، صبر كن و درباره ایشان شتاب مكن» و پس از آن فرمود: «اگر تو را تكذیب كردند، پیش از تو نیز پیامبرانی را دروغگو شمردند و آنان بر تكذیب و آزار شكیبایی كردند». بدین ترتیب پیغمبر



[ صفحه 96]



خدا و پیامبران پیش از او مورد تكذیب مردم واقع شدند و علاوه بر تكذیب، در راه حق آزار دیدند. پس اگر از امر خدا درباره آنان مسرور می شوید - همان امری كه در اصل آنان را برای آن آفرید، در برابر كفری كه در علم خدا گذشت كه دیگران را در اصل برای آن بیافریند (همان كسانی كه در قرآن از آنان نام برد و فرمود: و ایشان را پیشوا قرار دادیم كه به سوی كفر رهبری می كنند) - پس در آنچه گفتیم تدبیر و اندیشه كنید و آن را ندانسته نگیرید؛ زیرا هر كس این امر و دیگر چیزهایی را كه خدای متعال در كتابش بدان امر و نهی فرموده است نادیده بگیرد، دین خدا را فرو نهاده و از فرمان او سر پیچیده و سزاوار خشم خدا شده است و خدا او را به رو در آتش دوزخ افكند.

ان در «ان سركم» شرطیه و «ف» در «فتدبروا» جواب و جزای شرط است؛ یعنی اگر امر خداوند در مورد انبیا شما را خشنود می كند تدبر و تعقل كنید و سفیه نباشید.

امام علیه السلام ابتدا داستان صبر پیامبران اولوالعزم [5] را با استفاده از آیات قرآنی یادآوری می كند و می فرماید: این بزرگان در راه تبلیغ فرمان خدا صبر پیشه می كردند. سپس، به مؤمنان می فرماید: اگر صبر این بزرگان، شما را خوشحال می كند، تدبر و تعقل پیشه كنید و خود را به جهالت نزنید كه در این صورت عذاب الهی در انتظارتان خواهد بود.

براساس فرمایش امام باید در داستان زندگی پیامبران بزرگ تأمل كنیم و ببینیم این بزرگواران چگونه در راه تبلیغ دین سختی ها را به جان می خریدند. باید سرگذشت پیامبران اولوالعزم را مطالعه كنیم تا صبر نوح، ابراهیم، موسی و عیسی را درك كنیم و بدانیم كه اینها تا چه اندازه دشمنان و دوستان نادان را تحمل می كردند.

در ادامه، شیعیان را به تدبر، تعقل و دوری از جهل امر می كنند. البته جهل در این جا در مقابل علم نیست، بلكه به معنای سفه است، یعنی انسان چیزی را بداند، اما به علم خویش عمل نكند. شخص عاقل چنین كاری نمی كند، بلكه این كار فقط از سفیه بر می آید.



[ صفحه 97]



اراده ی معنای سفه از لفظ جهل معمول بوده و در قرآن نیز نظیر آن آمده است. مانند: «انی أعظك أن تكون من الجهلین [6] ؛ به تو اندرز می دهم كه مبادا از نادانان باشی». گر چه مخاطب آیه رسول خدا است ولی در واقع دیگران مورد نظرند. به قول عربها: «ایاك أعنی و اسمعی یا جارة» [7] جهل در این جا به معنی كار جاهلانه است. هم چنین در آیه ی دیگر خدای متعال می فرماید: «أن تصیبوا قوما بجهلة [8] ؛ مبادا به نادانی گروهی را آسیب برسانید». آیات دیگر نیز در این باب وجود دارد و مرحوم شیخ انصاری نیز در رسائل به این معنا اشاره كرده است.

حضرت از شیعیان می خواهند این ماجراها را به یاد آورند و تعقل و تأمل نمایند و در نهایت به آن بزرگواران تأسی جسته، خود نیز صبر و تحمل پیشه كنند. البته صبری كه پیامبران به خرج می دادند از ما بر نمی آید، ولی باید به اندازه توانمان سعی نماییم [9] .

امام می فرماید: «مما افترض الله علیه فی كتابه» و اینجا از صبر در مقام تبلیغ در مقابل دشمن، به فرض و وجوب تعبیر می كند. باید دانست كه صبر به عنوان فضیلتی اخلاقی در همه جا واجب نیست، بلكه به احكام پنج گانه حرام، حلال، مكروه، مستحب و مباح تقسیم می شود. بنابراین گاهی اوقات صبر واجب می گردد. به عنوان مثال در امر تبلیغ دین و احكام، صبر در حد اتمام حجت بر طرف مقابل واجب است. این صبر به عنوان مقدمه وجود، واجب است. بنابراین، صبر در مقابل دشمن، در مقابل بلاهایی كه در راه تبلیغ بر سر انسان می آید، و نیز در مقابل دوستان نادانی كه چوب لای چرخ می گذارند، واجب است و حكم فریضه را دارد و اگر كسی تا این حد صبر پیشه نكند طبق فرمایش فرزند رسول خدا، ترك دین خدا كرده و از دین خارج شده است. همان طور كه نماز، حج، خمس و مانند آن جزء دین است، صبر نیز جزء دین است. ترك صبر گناه است و هر كس مرتكب شود مستوجب خشم الهی می گردد و سرانجام او چنین خواهد بود: «فاكبه الله علی



[ صفحه 98]



وجهه فی النار؛ خداوند او را با صورت در آتش خواهد انداخت.»

روایتی به این مضمون از طریق عامه و خاصه نقل شده است كه روزی یكی از همسران رسول خدا با ایشان تلخی و داد و بیداد كرد و گستاخی را به جایی رسانید كه به رسول خدا گفت «لا انظر فی وجهك أبدا؛ دیگر هیچ وقت به صورت تو نگاه نمی كنم» منظور از ذكر این ماجرا، دانستن برخورد رسول خدا، آن فخر عالم، در مقابل این گستاخی است. تا جایی كه من در كتاب های روایی بررسی كرده ام، قضیه همان جا خاتمه یافت و پیامبر هیچ عكس العملی از خود نشان ندادند. آری، رسول خدا حكم زدن همسر را «اضربوهن» [10] را بلد بودند چرا كه این آیه بر ایشان نازل شده بود. خلق خوش محمدی و بردباری ایشان تا روز قیامت برای تمام انسان ها سرمشق است. صبر برای اتمام حجت، بهتر از هر كس دیگری در اخلاق رسول خدا مشهود می باشد و ایشان بهترین اسوه برای مسلمانان است.


[1] احقاف، آيه ي 35.

[2] صدر آيه مربوط به سوره فاطر، آيه 4 و ذيل آن مربوط به سوره انعام، آيه 34 است. ممكن است قرائت امام، قرائت ديگري غير از قرائت مشهور باشد.

[3] قصص، آيه ي 41.

[4] متن نامه.

[5] حضرت نوح، حضرت ابراهيم، حضرت موسي، حضرت عيسي، و حضرت محمد صلوات الله عليهم.

[6] هود، آيه ي 46.

[7] ضرب المثلي عربي است، معادل فارسي آن: «به در مي گويد تا ديوار بشنود».

[8] حجرات، آيه ي 6.

[9] آب دريا را اگر نتوان كشيد

هم به قدر تشنگي بايد چشيد.

[10] نساء، آيه 34.